در جا زدن

سه شنبه 3 آبان 1384

امشب فهمیدم که راه درازی در پیش دارم. هنوز بین دو کفه ترازو فاصله زیادی برای رسیدن به توازن مانده است.
باید با خودم بر خورد کنم. هر چه بیشتر می خوانم بیشتر احساس نادانی می کنم.
حس انسانی را دارم که خواسته برخلاف جهت جریان آب شنا کند و درست وقتی که فکر می کند از نقطه آغاز به حد کافی دور شده ، سرش را بر می گرداند و خود را فقط در چند متری نقطه حرکت می یابد.
می فهمد در جا زده است. می فهمد فقط دست و پا زده است. به حال خود می گرید ولی حتی اشکهایش را هیچکس نمی بیند. اشکهایش را حتی خودش هم نمی بیند.

يادداشت ها | بازگشت به صفحه اول

دنبالک:

آدرس دنبالک براي اين مطلب: http://www.donyayeman.com/cgi-bin/mt/mt-tb.cgi/441